آنوشا کوچولو آنوشا کوچولو ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

آنوشا فرشته کوچولوی خونه ما

دخترم مامانو ببخش

1393/3/7 12:48
نویسنده : مامان فرنوش
173 بازدید
اشتراک گذاری

خانم طلای من مامانی و ببخش که ناخواسته اذیتت کردم و باعث شدم درد بکشی

31/2/93 رفتیم خونه بابابزرگ قبل از شام اینقدر خوشمزه بازی درآوردی که همه دلشون می خواست قورتت بدن منم یهو جو زده شدم تو رو بلند کردم گذاشتم رو دوشم داشتم می چرخوندمت که دست راستت و از دستم کشیدی منم محکم گرفتمش و دست کوچولوت یه صدایی داد و شروع کردی به گریه و همش میگفتی دست دست الهی مامان برات بمیره هرکاریت میکردیم بازم گریه می کردی میگفتی دست همه رفتن شام بخورن و منم گذاشتمت روی پام و تکونت دادم خوابت برد اما بازم تا انگشت زدم به دستت شروع کردی به جیغ  گریه و دست دست درد

از همون لحظه اول من گفتم دستش یه چیزی شد همه میگفتن نه بابا ترسیده بالاخره حاضر شدیم بردیمت بیمارستان معیری توی راه تو بغل بابامجید دراز کشیده بودی و اصلا حتی یه تکونیش کوچولو دستت و نمیدادی منم همش دعا میکردم و ندر کردم که دستت نشکسته باشه تو درد داشتی و ما هم ترسیده بودیم دکتر شیفت که معاینه کرد گفت دستش از آرانج در رفته و عکس بگیرید دکتر ارتوپد دست اومد معاینه کرد و یه تکونی به دستت داد و دستت و جا انداخت الهی بمیرم که ترسیده بودی و گریه می کردی بعدش دیگه گریه تموم شد و شروع کردی به خندیدن و توی بغل بابایی دراز کشیدی و شیشه شیرت و خوردی و برگشتیم خونه وقتی ازت می پرسیدیم آقا دکتر چکارت کرد؟با یه دستت اون یکی رو فشار میدادی و میگفتی اه اه

عزیز دلم مامان و ببخش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

فرنوش2
24 خرداد 93 1:18
هی وای من! چقدر ناجور... بازم خدا خیلی رحم کرده که دستش نشکسته... اکثرا بچه ها خیلی ساده دستشون در میره، منم خیلی میترسم از این موضوع... ووووووووووی بازم خدا همیشه جای شکرشو میذاره... الهی شکر زودی خوب شد.... میبوسمتون... تو رو خدا دیگه جوگیر نشو فرنوشی
مامان فرنوش
پاسخ
آره حاله خیلی استرس کشیدم بچم خیلی اذیت شد
مامان ارميا و ایلمان
1 تیر 93 8:55
الهی بمیرم. عسلم. مامانش آخه چرا مواظب نبودی؟ سرزنش نمی کنم ها ممکنه برای هر کسی پیش بیاد. خدا رو شکر که بخیر گذشت. اون مواقعی که زیاد شیرین بازی درمیاره سریع براش اسفند دود کن. از روی دوست داشتن هم چشم می خوره.
مامان فرنوش
پاسخ
خدا نکنه عزیزم چشم خاله به خدا اسفند هم دود میکنم گل پسرای نازت و از طرف من ببوس
مامان گیسو جون
2 تیر 93 8:25
سلام عزیزم خوبی؟ الهی من بمیرمممممممممممم برای جفتتون چی کشیدید فرنوش جونم من قربون اون دست کوچولوی نازت بشم که اینهمه ظریفه عشق خاله الهی هیچ وقت دیگه برای نازدونمون اتفاق بدی نیفته الهی شکر که زود فهمیدید و ختم به خیر شد برای بچم فرنوش صدقه بده آخه هزار ماشاا... خیلی خواستنی شده بوسسسسسسس
مامان فرنوش
پاسخ
خدا نکنه عزیز دلم روی ماه خودت و ناز دونت و میبوسم
مامان سارا
4 تیر 93 8:18
وای بمیرم الهی خاله جون شما فرشته ها با این شیرین زبونی کردناتون همیشه تو چشمین مامانی یه وقتایی باید یه اتفاقاتی بیفته شما مقصر نیستی همیشه براش اسپند دود کن و ان یکاد بخون بازم خدا رو شکر که ختم به خیر شد
مامان فرنوش
پاسخ
خدا نکنه عزیزم آره با این شیرین کاری هاشون خیلی به چشم میان