آنوشا کوچولو آنوشا کوچولو ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

آنوشا فرشته کوچولوی خونه ما

برگ گلم 15 ماهگیت مبارک

1393/2/24 16:12
نویسنده : مامان فرنوش
523 بازدید
اشتراک گذاری

عروسک 15 ماهه من اونقدر شیرین و تو دلبرو شدی که دلم می خواد خودم درسته قورتت بدم

دقیقا روز 15 ماهگیت رفتیم مشهد و واقعا خانم بودی  کوچولوی من

از کارهای جدیدت بگم که ماشالله خیلی پیشرفت کردی و خیلی هم شیرین زبون شدی به من میگی مامان جووووووون با این تلفظ مان جوووووووووون به بابا مجید میگی باجوووووووووون

الان 12 تا مروارید خوشگل داری 4 تا بالا +4 تا پائین+4 تا آسیاب

بهت میگم آنی جون بشین جیش کن و شما الک یفیگور جیش کردن میگیری و میگی جیشششششششششش

میگم انگشتات کو و شما انگشتاتو باز و بسته میکنی

به بینی میگی بیم بیم و نشون می دی

هر وقت گردنبد کردنت باشه فوری میندازی پیشتت که نخوریش برای ما هم این کارو می کنی

عاشق هندونه و خیار و گوچه سبزی خیلی خوشمزه اینها رو می خوری همچنان آب پرتقال نمی خوری و من هر روز عصر بعد از قطره آهن با سرنگ بهن آب پرتقال میدم و اصلا هم اعتراضی نداری نمی دونم چرا راضی نیمشی با شیشه بخوری !!!!

به لیوان آبت و شیشه هات میگی دوووووووووووغ

شوید باقالا با ماهیچه خیلی دوست داری همچنین قورمه سبزی و آبگوشت اصلا قیمه دوست نداری دیگه تخم مرغ هم نمی خوری و من با نعجون قاطیش میکنم می خوری !!!ماهی هم دوست داری البته با شوید پلو اصلا با سبزی پلو ماهی نمیخوری

وقتی از مشهد برگشتیم مامان پروین و آقاجون برات هدیه پکیج کودک نخبه گرفتن و شما خوشت اومده چند تا از کارت ها رو به کمد زدم میری نشونمون میدی الان جوجه،گربه،سگ،گاو،الاغ،ماهی ؛خروس و میشناسی

خاله نازی هم برات یه تلفن خوشگل گرفته که بهش میگی الوووووووووو

به کتاب خوندن خیلی علاقه مند شدی روزی 2 بار هر بار 3 تا کتاب برات می خونم و شما آروم میشینی گوش میدی یه جاهایی همراهی میکنی مثلا کتاب توی ده شلمرود و من میگم موی بلند روی سیاه ناخن دراز و آنی کلوچه میگه واه واه و انگشتشم تکون میدی و میگم حسنی میای بریم حموم شما میگی ننننننننننه و الاغ و ببعی و جوجه رو توی این کتاب هم نشونم میدی

کتاب چاقاله بادوم هم دوست داری و مامان و بابای چاقاله رو نشونم میدی

از صبح که بیدار میشی سراغ بابامجید و میگیری تا شب که بابایی بیاد همش میگی باجون باجون

حمام و دوست داری ولی میگی من فقط بشیینم توی وان و آب بازی کنم از قسمت سرشستن اصلا خوشت نمیاد و گریه میکنی

گاهی وقتها امیرعلی میاد پائین یا ما میریم بالا تا بازی کنین وقتی بهت میگم خونه نی نی کجاست ؟اشاره میکنی به بالا و میگی باااااااااااآا

 از امروز یاد گرفتی و میگی دندون خیلی بامزه میگی دندددون

دوست داری یه شونه بگیری دستت و موهای من و شونه کنی به عبارتی کچلم کنی !!!

پارک و خیلی دوست داری میگی پاک و به سرسره میگی دودور وقتی سوار تاب میشی میخونی تاب تاب

وقتی میخوابی منو بغل میکنی دستت و میندازی دور گردنم عزیز مامان تو همه زندگی من و بابا مجیدی

امروز برای چکاب 15 ماهگی رفتیم مرگز بهداشت ماشالله وزنت 900/11 و قدت 5/82 و دور سرت 5/47 بود

عاشق موهای فرفریتم عروسک که نمیشه همینجوری شونش کرد و بهش یکم آب میزنم بعد شونه میکنم فرفری عاشقتمممممممممممم تا ته ته دنیاااااااااااااااااا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

فرنوش2
7 خرداد 93 9:16
عسلی آخه تو خیلی کوچولویی چه جوری فرق سبزی پلو و شوید پلو رو میفهمی؟ اصلا ذائقه ت کجای اون هیکل کوچولوت واقع شده؟ خاله ریزه من مامانش تو رو خدا یه لقمه ش کن راحت شیم، این آنی داره ما رو می توشه!!! (می کشه) کی 15 ساله میشی خانومچه؟ میدونم که خیلی زود....
مامان فرنوش
پاسخ
خخخخخخخخخخخخ حاله شیطونکم دیگه
خاله بهنوش
10 خرداد 93 11:13
عزیز خاله 15 ماهگیت مبارک.
مامان فرنوش
پاسخ
مرسی خاله نونو
خاله بهنوش
10 خرداد 93 11:14
اینا جاموندن
مامان فرنوش
پاسخ
مرسی خاله جون
خاله اعظم
14 خرداد 93 3:29
قربون اون لب و لوچه ات برمنننننن صدبار به این مامان ننرت گفتم بگو واسه دخملمون اسفند دود کنه گوش نمیکنه که نمیکنه امیدوارم حال دخترک خوب شده باشه امیرعلی که شکرخدا امروز خوب شد . اینام همزادنا باورررر کن ... شک نکن از دور روی ماهتونو میبوسمممم
مامان فرنوش
پاسخ
خدا نکنه خاله جون بخدا دود میکنم خاله جون
مامان سارا
4 تیر 93 8:36
15 ماهگیت مبارک دختر شیرین زبون نوش جونت عزیزم خوش سلیقه هم که هستی خیلی دوست دارمممممم
مامان فرنوش
پاسخ
ممنونم خاله سارا جون